Sweet Birth

ساخت وبلاگ

جای پاهای تو رو جاده‌ها مونده حرم آفتاب زده جا پاتو سوزونده :) خداحافظی حداقل حق بود. به سلامت نابخشوده. Sweet Birth...
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 0:43

یلدا مبارک! اشتیاقی بی تکرار همین شبا بود :) چند سال شد اگه گفتی؟ چند سال شد که دیگه نشد؟؟ Sweet Birth...
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 23 تاريخ : شنبه 2 دی 1402 ساعت: 17:52

دوس دارم بنویسما، ولی قلمم خشک شده. زیاد میام اینجا سر می‌زنم. بلاگو باز می‌کنم، نظرارو نگاه می‌کنم، هیچ کدومو تایید نمیکنم. جالبه برام که یه نسل از 18سالگیمون با من توی این بلاگ موندیم. میترا به عشقش رسید و اینجا رو با همسرش می‌خونن. خوشحالم براتون. امیدوارم قدر همو بدونین. این بلاگ باعث شد دوستای خوبی مثل شما پیدا کنم. حتی گاهی دو خط می‌نویسم، دوباره پاک می‌کنم. گاهی ایمیل دوتا دوست قدیمی رو جواب می‌دم و بعضی وقتا هم دلم می‌خواد بجای نوشتن صحبت کنم و صدامو بذارم. ولی آخرش بازم دست و دلم به هیچی نمی‌ره :) عذابایی که توی اون رابطه کشیدم، بلاها و حقارتی که سرم آورد، بقولش اون "آسمون جل" رو به این تبدیل کرد که حالا همه چی داره و توی کار خودش موفق ترینه، ولی دیگه هرگز ذوق قبلو نداره. نفیر قلب سرد و سنگش توی وجودم موند:))ماها توی زندگی هم میایم، چیزی رو درون هم جا می‌ذاریم. همدیگه رو رها می‌کنیم، و تا آخر عمر توی بقیه دنبال همون می‌گردیم. درسته. من مطمئنم که تا آخر عمر منو توی بقیه می‌جوره. چون بعد از این همه سال وقتی حس درون قلب خودمو می‌بینم دیگه مطمئن می‌شم به واقعی بودنش و تکرار نشدنی بودن اون حجم عشق از کسی براش. هرگز اونطور قلبی پیدا نمی‌کنه چون همون موقع هم با فریب منو بدست آورد. حتی وقتی بعد دو سال پیام داد بهم، بازم با دروغ شروع کرد:)) بعد گفت این شماره خودم نیست، حتی نتونست بگه که دلش تنگ شده :))، بازم ذره ای بوی بلوغ نمی‌داد. بازم همونقدر... نتونست صادق باشه بازم. نتونست به سادگی یه انسان باشه. آره؛ نافشو با دروغ بریدن :) دریغ از یه روده‌ی راست از همون اول :))هیچی فراموش نشده. گاهی هنوز خواب می‌بینم. عجیبه که بعد هشت سال هنوزم:)) خشمی ندارم، نیازی ندارم، ولیتو یه نابخ Sweet Birth...ادامه مطلب
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 1:05

از دوست به یادگار ظرفی دارمکان ظرف به صد هزار کافی شاپ ندهم :)تصویر باز می‌شه؟ عجبا انقدر تکنولوژی پیشرفت کرده که دیگه وبلاگ نویسی با این همه تخصص ما برامون سخت شده :) این روزا وبلاگ نویسی به راحتی قدیم نیست مثلا عکستو توی هاست درست و حسابی رایگان آپلود کنی و بمونه. مثلا عکسای پست قبلی که پرید! اما هرطور هست این میراثو نگه داشتیم تاحالا :) بلاخره دیگه..بیشتر آپ کنیم؟ از بس گفتار زیاد هست و زیاده گویی بد، که کار سخت شده. Sweet Birth...ادامه مطلب
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 29 خرداد 1401 ساعت: 11:58

سلام :)حالُ احوال؟ :)خوبین خوشینبرخلاف میلم که خیلی منو می‌کشونه توی این وبلاگ و سر زدن به یکی دوتا از وبلاگای شما همسایه‌های عزیزو اینااا..... نوشتن اما نمیاد :))نمی‌دونم، شاید بخاطر اینه که میخوام حداقل اینجا یکم دست نخورده تر از اصل ماجرا باقی بمونه.. اما بلاخره برای خودم کلی ارزشمنده و کلی خاطرسشاید کمی بیشتر، کمی عمیق‌تر بنویسم اگه بشه. اما هرگز نمی‌خوام از موضوع و دلیل اصلی وجود این بلاگ فاصله بگیره :) دلیلشم که دیگه وجود نداره خبرش! :)) پس همینه که به عنوان یه گنجینه باقی مونده :) خوشحالم با یه سری خل و چل قدیمی که توی دنیای بعد از اون سالها کمتر غرق شدن و اینجور جاها رو هم هنوز سر می‌زنن گاهی با نام و گاهی بی نام بدون اینکه شاید منو بشناسن اینجا یه معاشرتی میکنم. هر کسی ممکنه بخونه اینجارو بلاخره ;) راستی، یه چیزی به ذهنم رسیده خیلی وقته.اون یکی نویسنده بلاگ رو یادتونه؟؟ :))) به فرض اینکه یه روزی اینجا گذرش بیوفته و ببینه که بازم یوزرنیم پسورد براش گذاشتم و بتونه چیزی بنویسه آیا جالب می‌شه؟ یهو به ذهنم خطور کرد :)) دیگه خیلی اسرارآمیز می‌شه این وبلاگ  عه این ایموجیه چه باحال بود یهو برد منو به دوران Yahoo! Messenger راستی، چرا بعد از ۶ ۷ سال باید بیاد تو خوابم بنظرتون؟ این طبیعیه اخه؟ چقدم خنده دار و عجیب شده بود :)) Sweet Birth...ادامه مطلب
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 29 خرداد 1401 ساعت: 11:58

 

مرسی از کامنتا. باعث شد دوباره آپ کنم، هرکسی از صندلی ای توی یک شهر بلاخره خاطره داره...

ما از خیلیا.

sss

 

Sweet Birth...
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 34 تاريخ : جمعه 18 بهمن 1398 ساعت: 8:46

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود

یک یلدای دیگر رسید. چند یلدای دیگر خواهیم دید مگر...؟ 

اصلا تو بگو هزار، من میگویم یک. چه حاصل "ما" دگر. 

+ نوشته شده در  شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۵ساعت 1  توسط Mr.7  | 
Sweet Birth...
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 38 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:33

نمیدانم چرا وقتی رعد و برق میزند یاد او می افتم حتی اگر در خواب باشم و ناگاه چشمانم باز شود. نمیدانم به خاطر هیبتش است یا اینکه  می ترسم! دوستان گلی که تا به حال با کمی مطالب اینجا منو همراهی کردن ممنونم ازتون. به نظرم همین که هستین کمابیش عزیزانی که این لطفو به من دارین که مطالب رو از دل میدونین و Sweet Birth...ادامه مطلب
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 36 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:33


اما وقتی باران می بارد چتر به دست می گیری
می گویی افتاب را دوست دارم
اما زیر نور خورشید به دنبال سایه می گردی
می گویی باد را دوست دارم


اما وقتی باد می وزد پنچره را می بندی

حالا دریاب وحشت مرا وقتی می گویی : "دوستت دارم".

 

Bob Marley

 

Sweet Birth...
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 0:57

پاییز بمانکجا می روی؟من هنوز دلتنگمهنوز دستهایش را نگرفته ام/پاییز بمانقول داده بودتا تو نرفته ای برگرددقول داده بودزردی برگها رازیر پایمان حس کنیم/پاییز بمانوقت رفتن نیستمن هنوز نگفته ام دوستش دارم!/پاییز بمانزمستان که بیاید وگرمِ دستانش نباشدسرما امانم نمی دهد/پاییز بمانهنوز بر نگشته استهنوز جایش خالیستهنوز منتظرم/پاییز بمانمی ترسم تا ابد در زمستان دفن شوم... Sweet Birth...ادامه مطلب
ما را در سایت Sweet Birth دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9sweetbirth8 بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 0:57